دانلود آهنگ جدید پوریا پوتک به نام بی آسمون

دانلود آهنگ جدید پوریا پوتک به نام بی آسمون با لینک مستقیم

Download New Song By Pooria Putak Called Bi Asemoon With The Quality Of 128 And 320

دانلود آهنگ پوریا پوتک بی آسمون

متن موزیک

خدا ، طعم خوشی رو یه روز بده به ما

حکیمی میگفتش خدا ، نمیتونه یه جا

(میتونه)

من به مدرسه میرفتم درس بخونم

تو میرفتی دکتر شی ولی اون نمیدونست چرا

خیاط زخمای تنشو با شانس میدوخت

مثل عاشقی توو درام رنسانس میسوخت

پول توو جیبی من هفتگی بود مالِ تو روزانه

ولی اون بعدِ مدرسه آدامس میفروخت

(وای بر ما)

سرِ زنگ انشاء ، زنگ ادب و عبرت

موضوع همیشگی علم بهتر است یا ثروت

(ثروت)

من نوشتم علم ، علمی که عفت میاره

چون مادرم همیشه میگفت که علم ثروت میاره

تو هم نوشتی علم ، دینی ریاضی

چون پدرت گفته بودش از ثروت بی نیازی

ولی ، اون همه ی برگش سفید بود

معلم گفت انشاهای دوستاتو ببین خوب

همه نوشتن ولی تو ننوشتی

میگی تموم شده بودش جوهر خودکار مشکیت

هیچ کاری نمیکنی سرِ کلاس فقط نشستی

دوستاتو ببین آماده میشن برا پزشکی

واسه اون نه جهنم معنی داره نه داره چیزی بهشت

حتی نداره توو ذهنش اعتقادِ ریزی بهش

شاید معلم نمیدونست بدونِ ثروت

نمیشه از این علمِ لعنتی چیزی نوشت

من توو خونه ای بزرگ شدم که بهاراش

بوی گل میداد و پدرم سعی میکرد مبادا

حس کنم یه وقت چیزی کمبودی دارم

خواست توو دلمون زندگی بویِ عشق بده برا ما

ولی اون توو خونشون دعوا و هی داد

پدرش توو خونه نشسته بیکار و هی باک

از اینکه خرجِ خونه رو کی در میاره

در و دیوار خونه میداد بوی سیگار و تریاک

سالها گذشت رسید وقتِ کنکور و مخارج

من کلاسِ تقویتی تو هم به فکرِ خارج

ولی اون توو فکرِ هیچی نبود قبول

چون اون نه انگیزه داشت ، نه پول

روزنامه ها توو کل کیوسکا شد پخش

هر کی توو روزنامه ها دنبالِ یه چیزی میگشت

من اسممو دیدم که دانشگاه قبول شدم

وای ، ولی تو فرودگاه میری کانادا و بعدش بای

ولی اون با اینکه از سرش میریخت یه بشکه خون

روزنامه رو خریده بودش با اینکه گشنه بود

اسمشو توو روزنامه دید که یه روز قبلش

توو نزاعِ خیابونی یکی رو اون کشته بود

گذشت سالها و مدرکمو گرفتم

مدرکی که جلوی شمشیر آیندم بد سپره

تو میخواستی با مدرک پزشکی برگردی

که بود همون آرزوی دیرینه ی پدرت

ولی اون هنوزم تووی زندان بود

توویِ جنگل وحشی پُر از حیوان بود

اون هر روز صبح که چشماشو وا میکرد

منتظر صدور حکم اعدام بود

توو بد جامعه ای بزرگ شدیم

بد حیوونای آدم نمایی شدیم

(ههمون)

این دنیا رو دیدیم و هوایی شدیم

توو این زمین عجب نامردایی شدیم

منو میگن تلاش و دمِ گرمش بود

تو رو میگن پشتِ کار و پول ارزش بود

ولی اونو میرن سرِ اعدامش

میگن تف توو ذاتِ پدرش ، حقش بود

قضاوت قبلاً تووی این خاک یه دونه بود

شما مردُم بهش پر و بال دادید چه زوده خوب

به جوابِ این سوال فکر کنید

که اگه تو جای اون بودی

وضعیت الآن چگونه بود؟

همونطوری که رو تخت خوابیدی

نا امید شدی داری بد وا میری

سرت رو به سقف و چراغا خاموش

نور گوشیتو کم کن یه چیزی بنداز روش

به چی دلتو خوش کنی به عشقی که رفته

به حسی که بهش میگن عشق توو عرض یه هفته

به آیندت که آخو*دا به گو* کشیدنش

با بدبختی یه جمله بساز که نقطه نیست تهش

نقطه نیست تهش ، نقطه نیست تهش

چشاتو ببند ، به بقیه بیت گوش کن

فقط گوش کن ، خودکشی توو حال

پوتک توو راهه ، خداحافظ